قصه آدم...
 
قصه آدم، قصه یک دل است و یک نردبان. قصه بالا رفتن، قصه پله پله تا خدا.

قصه آدم، قصه هزار راه است و یک نشانی. قصه جست وجو. قصه از هر کجا تا او.

قصه آدم، قصه پیله است و پروانه، قصه تنیدن و پاره کردن. قصه به درآمدن، قصه پرواز...

قصه آدم، قصه پرواز

من اما هنوز اول قصه ام؛ قصه همان دلی که روی اولین پله مانده است، دلی که از بالا بلندی واهمه دارد، از افتادن.
پایین پای نردبانت چقدر دل افتاده است!
دست دلم را می گیری؟ مواظبی که نیفتد؟

قصه آدم، قصه پرواز

من هنوز اول قصه ام؛ قصه هزار راه و یک نشانی.
نشانی ات را اما گم کرده ام. باد وزید و نشانی ات را برد.
نشانی ات را دوباره به من می دهی؟ با یک چراغ و یک ستاره قطبی؟

قصه آدم، قصه پرواز

من هنوز اول قصه ام. قصه پیله و پروانه، کسی پیله بافتن را یادم نداده است. به من می گویی پیله ام را چطوری ببافم؟
پروانگی را یادم می دهی؟
دو بال ناتمام و یک آسمان...
من هنوز اول قصه ام. قصه...

قصه آدم، قصه پرواز



نظرات شما عزیزان:

vahid
ساعت6:18---3 ارديبهشت 1393
خیلی قشنگه منو یاده صحیفه سجادیه انداخت از اونم مناجات ها ی بسیار زیبا انتخاب کن واسه وبلاگت////////
مرسیییییییییی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 1 ارديبهشت 1393برچسب:قصه آدم , قصه من,قصه ما , | 18:51 | نویسنده : ساغر |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.